موسیقی راک

l252850_logo_rock3-1.jpg

موسیقی راک

تعریف موسیقی

به طور کلی موسیقی صدایی سازمان یافته با خصوصیاتی بسیار گسترده است.

به دلایلی موسیقی بیشتر از یک صدای معمولی است:

1-جنبه هایی مانند ملودی (که گام ها به طور پیوسته نواخته میشود).

2-هماهنگی (گامها  در زمانی مشترک صدایی را با ترکیب آکوردها تشکیل می دهند  ).

3-ریتم، وزن و تامبر ( به عنوان "رنگ" صدا شناخته می شود).

 


موسیقی محیط (Ambient):در این نوع موسیقی معمولا با پخش صدای حیات وحش یا طبیعت همراه است.

ورود صدا ها,اشکال و سبک های غیر متعارف به موسیقی سبک آوانگارد(avant-garde) را در در قرن بیستم تعریف کرد،که یک چالش عمده برای موسیقی سنتی به عنوان ملودی و ریتم بود که منجر به تعریف گسترده تر از موسیقی شد.

 

موسیقی مطلق در مقابل موسیقی برنامه

بحث در مورد موسیقی مطلق در مقابل موسیقی برنامه در اواخر دوره رمانتیک شکل گرفت.


ایده موسیقی مطلق در اوایل دوره رمانتیسیته  آلمان در نوشته های نویسندگانی مانند:

 ویلهلم هاینریش واکنرودر(Wilhelm Heinrich Wackenroder

لودویگ تیک (Ludwig Tieck)

و تی. ای. هوفمن(E. T. A. Hoffmann)، در پایان قرن 18 شکل یافت.


طرفداران دیدگاه "موسیقی برنامه" ("program music")معتقد بودند موسیقی می تواند احساسات و تصاویر را منتقل کند.

یک مثال از موسیقی برنامه، "Symphonie fantastique Berlioz" است، که در جنبش چهارم آن، تصویرسازی آهنگساز از یک داستان درباره یک هنرمند است که خود را با تریاک مسموم می کند و سپس معدوم می شود.

اکثر مخالفان با آلات مطلق موسیقی  از ریچارد واگنر آهنگساز ، و فیلسوفانی چون فریدریش نیچه و جرج ویلهلم فریدریش هگل برخواستند.آثار واگنر عمدتا برنامه ای بود و اغلب در آوازسازی استفاده می شد.  او میگفت: "از کجا موسیقی می تواند بیشتر از حد خودش جلو تر نرود" نیچه معمولا موسیقی واگنر را تحسین میکرد  و در عین حال خودش یک آهنگساز آماتور بود.

 


دیگر فیلسوفان رمانتیک و طرفداران موسیقی مطلق، مانند Johann von Goethe، موسیقی را نه تنها به عنوان زبان "ذهنی" انسان دیدند، بلکه به عنوان  ماورای مطلق به معنای به نمایش گذاشتن قلمرو برتر نظم و زیبایی اراِئه دادند. برخی هم ارتباط معنوی با موسیقی داشتند. آرتور شوپنهاور در سال (1819) در کتاب "The World as Will and Representation" بیان کرد: "موسیقی پاسخ به رمز و راز زندگی است.

عمیق ترین هنر، عمیق ترین افکار زندگی را بیان می کند.

 

 

 هدف موسیقی

 

در سال 1997 استیون پینکر  در کتابش به نام "ذهن چگونه کار میکند",به عبارت "کیک پنیر شنوایی" اشاره میکند.

عبارتی که در آن سال ها و پس از آن به عنوان یک چالش برای موسیقی دان ها و  روان شناس هایی که به طریق دیگری باورمند بودند بکار رفته است.

فیلیپ بال(Philip Ball) در کتاب "غریزه موسیقی"(The Music Instinct) درجایی اشاره کرد که موسیقی به مانند هسته ای از معنای انسانی بنظر میرسد:"در جهان بزرگ آدم هایی هستند که میگویند'من اهل موسیقی نیستم ,'این عبارت بسیار بی معنی است و "بهتر است که بگویند من زنده نیستم".